، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

ستاره نابغه کوچولو

مادرانه های من!

هفته پیش شلواری پوشیده بودی که کیتی روش داشت و نوشته hello kitty  می گی مامی ببین نوشته: "کی آی تی تی وای " و جالب تر اینکه تو نوشته رو از بالا می دیدی نه روبروی خودت بعد از اینکه کلی چلوندمت پیش خودم گفتم شاید چون نوشته kitty رو زیاد دیده حروف رو می گه . آخه تا حالا هیچ آموزش رسمی حروف و صداهاشونو بهت ندادیم تا اینکه چند روز پیش داشتم آماده می شدم از شرکت بیایم خونه . اسم شرکت روی دیوار لابی با حروف انگلیسی حک شده یک دفعه صداتو می شنوم که داری حروفش رو می خونی از اتاق می پرم بیرون و واسه اینکه مطمئن بشم اشتباه نشنیدم ازت خواستم که دوباره برام بگی و تو دوباره همه رو می خونی بعضی رو فقط به اسم بلد بودی بعضی رو صداشونم بلد بودی. موبایلم...
29 شهريور 1392

جشن تولد 3سالگی -2

بعد از درست کردن کاردستی به همه بچه ها جایزه یک گل سینه کیتی دادیم!  اینم ستاره خانوم که داره جایزه اشو به نیما نشون میده   مسابقه حفظ تعادل : یک آب نبات گرد کوچولو تو قاشق باید با دهن و بدون کمک دست به آخر مسیر برسه ستاره بدو زودباش بدو!    اینم سوفی خوشگله که بار اولش بود این مسابقه رو میداد   ترنم جون بفرمایید اینم یسکویت شما!   گوشهای کیتی چه مزه ای داره مامی جان؟   کی گفته که تاج ابی فقط مال پسرا هست؟   از راست به چپ: سوفی - ایلیا - نیما و ستاره   و کیک کیتی واسه یک پرنسس سه ساله ...
29 شهريور 1392

جشن تولد 3سالگی -1

از قبل تصمیم داشتم تولد امسالت رو با تم مینی موس بگیرم ولی چند ماه قبل خودت گفتی مامی برام تولد کیتی بگیر البته چند بار هم تصمیمات فرشته کوچولو عوض شد مبنی بر اینکه مثلا تولد "دورا" برام بگیر و ... که خدا رو شکر با توضیحات کمی دوباره کیتی غالب میشد . خودم هم به نظرم اومد کیتی مناسب تره چون تم کیتی کلا بچگانه هست و اگه از امسال می گذشت واسه سالهای بعد مناسب نبود و ضمن اینکه خود وسایل کیتی تو بازار زیاده . بماند که مامی خانم با همه مشغله هایی که دارند حدود 4 ماه درگیری فکری و وقتی داشتن تا مهمونی تولد برگزار بشه حالا خوب یا بد بماند... کلا تا حالا که بجز سال اول خودم از امسال و پارسال تولدت راضی نبودم . پارسال مریض بودی و امسال هم چند روز بود ...
20 شهريور 1392

هیس...

هیس... دختران فریاد نمی زنند!  بعد از 4 سال با بابایی رفتیم سینما و نازنین بانوی من پیش مامان جون مهربونش بود . کل جریان فیلم رو می دونستم حتی اکران خصوصیش دعوت شده بودیم که بخاطر ستاره نتونستم برم ولی حالا که فرصت پیش اومده بود باید میدیدمش باید! فیلمی که هر مادری باید ببینه و هر پدری ! فیلمی که از یک تابوی اجتماعی حرف میزنه دختران کوچولویی که در بچگی مورد آزار جنسی و حتی تجاوز جنسی قرار می گیرن و پدرهایی که در کسوت بازرس، رییس پلیس، رییس زندان و ... با بغضهای شکسته در گلو با ماجرا روبرو می شدن فیلمی با ارزشی فراتر از دیدن که اجباری برای دیدن! طبق آمار ذهنی خودم - چون متاسفانه این موضوعات اینقدر تابو هست که آمار واقعی وجود نداره- 90%...
17 شهريور 1392

تولد 3 سالگی

دوشنبه 4 شهریور 92 ستاره  ی من!  هنوز عشق در حول و هوش چشم تو می چرخد. از من نگیر چشم دست مرا بگیر کوچه های محبت را با من بگرد. یادم بده چگونه بخوانم تا عشق در تمامی دلها معنا شود. یادم بده چگونه نگاهت کنم که ترّی بالایت در تند باد عشق نلرزد... نازنینم! آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را احساس می کنم. آنگونه عاشقم که نیستان را یکجا هوای زمزمه دارم.. آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است... دخترکم!چشم تو شعر،چشم تو شاعراست. من دزد شعرهای چشم تو هستم...   ستاره های کلامت را در لحظه های ساکت عاشق بر من ببار... برمن ببار تا که بروید بهاروار..   تمام حرف دلم اینست؛  &nbs...
4 شهريور 1392
1